سفر نامه اربعین - روز سوم
جمعه 21 آبان 1395
ساعت 3 بامداد 1 متر از جای قبلیمون تکون نخوردیم و در شرایط کاملا له توی ماشین خوابمون برده بود.
نماز صبح تازه متوجه شدیم اونطرف اتوبان که بهش دیدی نداشتیم موکب یا همون حسینه ای بوده که میتونستیم دراز به دراز بگیریم بخوابیم.
اما باید ریسک باز شدن مسیر رو هم میپذیرفتیم.
5 صبح.
1 سانت بخاطر حرکت وضعی زمین جلوتر رفته بودیم :|
شب جمعه کربلا پرررررر
×نقص در برنامه ریزی در نظر نگرفتن فرآیند عبور از مرز و شرایط غیر قابل پیش بینی عراق×
خیلی از مسافر ها ماشین های کرایه ای رو با راننده تنها گذاشته بودن و از سر شب مسیر رو پیاده طی میکردن، اما اکثرا اکیپ مرد ها.
با 3 تا بانو سخت بود برای ما.
با راننده ون بغلی صحبت کردیم و تا 7 صبح مسافر ماشین بی حرکت کناری شدیم که نسبت به ماشین قبلی کاملا خالی و راحت تر بود.
مرد خیلی رَجُلی بود.
برامون بخاری روشن کرد.
حدودا 10 صبح کمتر از 1 کیلومتر جابجا شدیم.
تصمیم گرفتیم پیاده طی طریق کنیم.
30 کیلومتر اضافه بر پیاده روی معمول نجف به کربلا !
سرعت غیر قابل وصف ما نسبت به پارکینگ ون ها موجب شد تا به علت این منجمد شدن پی ببریم.
سیطره :{
حدودا 3 الی 4 کیلومتر پیاده رفتیم ولی با توجه به اینکه 30 کیلومتر پیاده روی اول سفر ممنکن بود توان رو ازمون برای ادامه بگیره یه dodge charger سوار شدیم :]
مجاناً تا فرات ، 20 کیلومتری کربلا.
دوباره ون سوار شدیم و با مبلغ اندک 10 هزار تومان برای 5 نفر به آخرین نقطه ممکن برای ورود وسیله نقلیه به شهر رسیدیم.
11 و 30 دقیقه اینجا دقیقا موکبی که سال پیش در اونجا بودیم. باب القبله عباس جِسِر طُوِیریح (پل طویریج)
برای نماز مغرب رفتم سمت حرم.
و اولین نگاه به حرم عباس...