یکشنبه 23 آبان 1395
حدودا ساعت 8 پیاده رفتیم سمت گاراژ تا بریم سمت نجف.
دلیل اینهمه پیاده روی ها مسدود بودن ورودی های شهر ناشی از ازدحام جمعیته.
داخل گاراژ یا همون ترمینال دنبال ماشینی بودیم که با قیمت مناسب ببرتمون.
شلوغ که میشه راننده ها سو استفاده میکنن و چند برابر قیمت معمول کرایه میگیرن.
بین گرد و خاکی که توی گاراژ بلند شده بود داشتیم میچرخیدیم که مهدی اومد جلو و گفت: "سامرا نمیرید؟"
دوباره قصه ی دو سال پیش تکرار شد.
قصد نجف داشتیم و ازمون خواستن که بریم سامرا.
اینجوری که پیش میاد دلمون میلرزه نکنه خودشون انداختن به دل این فرد که بیاد سراغمون!
تصمیم عوض شد...
مقصد بعدی سامر است.