ارگان اندیشکده آمریکایی شورای آتلانتیک:
شنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۰، ۰۱:۴۸ ب.ظ
به گزارش خبرنگار دیپلماسی عمومی و جنگ نرم خبرگزاری فارس، یک مجله
آمریکایی در مقالهای با عنوان "سه پیشنهاد برای استفاده اوباما از
خیزشهای عربی " ادعا کرد انقلابهای اخیر کشورهای عربی فرصتی استثنایی
برای اوباما است تا منافع و ارزشهای آمریکا را در ایران بهپیش ببرد.
مجله آتلانتیک در مقالهای بهقلم تریتا پارسی مدیر شورای ملی آمریکا و ایران و همچنین استاد دانشگاه "جان هاپکینز " و رضا مرعشی معاون وی و عضو سابق وزارت خارجه آمریکا در مقالهای به بررسی فرصتهای بهوجود آمده برای پیشبرد ارزشها و منافع آمریکا در ایران پس از انتخابات و انقلابهای کشورهای عربی پرداخته است.
در این مقاله میخوانیم: بعد از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران در سال 2009، اوباما رئیس جمهور آمریکا از مخالفان در این کشور حمایت کرده و از دولت ایران به خاطر برخورد با این مسئله انتقاد کرده است. اما موضع وی درباره حقوق بشر در ایران کمتر منجر به اقدامی محسوس در این خصوص شده است. در حالی که تقریبا کل خاورمیانه در آتش اعتراضات علیه وضعیت موجود شعلهور است، اوباما ممکن است فرصتی استثنایی برای پیشبرد اهداف خود در ایران داشته باشد.
*سابقه ناموفق آمریکا در حمایت از جنبشهای مخالف در ایران
دو چالش اصلی پیشروی هرگونه راهبرد جامع و درازمدت آمریکا درباره ایران وجود دارد:
1- چون آمریکا سابقه ناموفقی در حمایت از جنبشهای مخالف در ایران دارد، هرگونه تغییر در سیاست فعلی نیاز به اقدام محتاطانه دارد تا این جنبشها بهعنوان سرسپردگان آمریکا شناخته نشوند.
2- آمریکا منافع امنیتی بیشماری دارد که معمولا تحت تاثیر روابط با ایران قرار میگیرند. هر دو کشور فاقد کانالهای دیپلماتیکی هستند که به دولتهایشان اجازه گفتوگوی مستقیم را بدهد. با توجه به این چالشها، سه گزینه پیش روی آمریکا در خصوص پیگیری مساله حقوق بشر قرار می گیرد:
*با طرح حقوق بشر باید بر حکومت ایران فشار وارد کرد
1- دولت آمریکا میتواند با استفاده از دیدهبان حقوق بشر مستقل تحت کنترل سازمان ملل با یادآوری مسائل مربوط به حقوق بشر، بر حکومت ایران فشار وارد کند. "سوزان نازل "، معاون دستیار وزیر خارجه آمریکا در کنفرانسی که از سوی شورای ملی آمریکایی- ایرانی ترتیب داده شده بود، به این نکته اشاره کرد که چنین دیدهبانهایی در بسیاری از کشورهای جهان که بدترین ناقضان حقوق بشر هستند، مانند برمه و کرهشمالی، وجود دارند اما در ایران حضور ندارند. تاسیس یک دیدهبان حقوق بشر و اطمینان از ارائه گزارش سالانه توسط آن تا زمانی که وضعیت حقوق بشر در ایران نیاز به دیدهبانی قوی نداشته باشد، منجر به بررسی دقیق، شفافیت و فشار افکار عمومی میشود
*تحریمها عزم حاکمان ایران را محکمتر کرده است
2- اعمال گستردهتر تحریمهای هدفدار. ایران مدتهاست که تحت تحریمهای فراگیر قرار گرفته است. چنین تحریمهایی نه تنها منجر به عقبنشینی ایران نشده بلکه به نظر میرسد که عزم تصمیم گیرندگان حکومت ایران که بسیاری از آنها از مبارزان انقلابی بودهاند را تقویت کرده است. اوباما برای اینکه بتواند در کنار مردم ایران برای ایفای حقوق جهانیشان بایستد، باید از آزردن افرادی که خواستار کمک به آنان است، پرهیز کند. انتخاب تحریمهای هدفدار از سوی اوباما نشان دهنده این مسئله است که وی به تاثیر آنها اطمینان دارد و تاکید بیشتر بر این تحریمها و نه تحریمهای فراگیر میتواند منجر به پیشرفت سیاست آمریکا شود. افزایش فهرست مقامهای ایرانی مورد تحریم، افزودن تحریمهای هدفدار و تقویت هماهنگی جهانی در این خصوص گزینهها درباره ایران را افزایش داده، طبقه متوسط مردم ایران را از تبعات "ناخواسته " تحریمهای فراگیر مصون نگه داشته و گزینههای بیشتری را برای پیشبرد دیپلماسی فراهم میکند.
*دیدهبان حقوق بشر میتواند به پیشبرد سیاست آمریکا کمک کند
3- تاسیس و تقویت یک دیدهبان منطقهای و مستحکم حقوق بشر میتواند به پیشبرد سیاست آمریکا در کشورهای خاص کمک کند. ناآرامیهای اخیر در خاورمیانه یک نکته اساسی را برای اوباما روشن کرد که هیچ راهحل درازمدت و قابل دوامی که حقوق بشر در آن یک اصل مرکزی نباشد برای بهبود روابط ناهمگون آمریکا با ایران یا کشورهای عربی وجود ندارد. روابطی که بر پایه امنیت به قیمت از دست رفتن آزادیهای اصولی بنا شده باشد برای بسیاری از افراد در خاورمیانه گناهی نابخشودنی محسوب میشود که موضع آمریکا در منطقه را تضعیف میکند. تلاش مداوم برای بهبود وضعیت حقوق بشر در منطقه کارایی بیشتری نسبت به تاکید صرف بر وضعیت حقوق بشر در ایران دارد و به آمریکا کمک میکند تا بر روابط پرهزینهاش با حاکمانی چون "حسنی مبارک " رئیس جمهور مخلوع مصر و "عبدالله " پادشاه عربستان که برای سرکوب اعتراضات در بحرین به این کشور حمله کرد، فائق آید. از نقطه نظر تاریخی، آمریکا در مصر و عربستان سعودی بیشتر به نگرانیهای امنیت ملی و نه حقوق بشر پرداخته است. اما اکنون اوباما ممکن است فرصتی برای تعدیل این اهداف راهبردی داشته باشد.
با توجه به خیزشهای در حال وقوع در خاورمیانه، اوباما ممکن است به این نکته پی ببرد که یک راهبرد منطقهای میتواند منافع امنیتی کوتاهمدت وی و همچنین نیاز درازمدت به حمایت از اصلاحات دموکراتیک و بومی را تامین کند. این راهبرد میتواند تلاشهای مداوم معرفی، محکوم کردن و مجازات ناقضان حقوق بشر را تجمیع کرده و همکاری با حکومتهای مستبد برای ترغیب آنها به تغییر در جوامعشان را افزایش دهد. شکست در ایجاد تعادل در این دو راهبرد برای دفاع از حقوق بشر میتواند آنرا تضعیف کند. تلاشهای منطقهای در این خصوص میتواند رهبری آمریکا را بر قدرتهای جهانی تضمین کند.
*ایجاد موازنه بین ارزشها و منافع امنیتی آمریکا
هر یک از این اقدامات نیازمند آن است که آمریکا از قدرت سیاسی خود استفاده کرده و رایزنیهای دیپلماتیک را با متحدانش انجام دهد با توجه به این نکته که برخی از آنها تمایلی به بدتر شدن فضای مسموم کنونی که میتواند منجر به درگیری نظامی شود، ندارند. معضل اوباما درباره ایران نیز چنین است و بنابراین باید میان ارزشها و منافع امنیتی آمریکا نوعی موازنه ایجاد شود. دستیابی به هر دو این اهداف نیازمند بهکارگیری سیاستهایی است که مانور تاکتیکی کوتاه مدت آمریکا را بهعنوان بخشی از چشمانداز راهبردی درازمدت در نظر بگیرد. دفاع از حقوق بشر در ایران دشوار است و دشوارتر هم خواهد شد. اما در خاورمیانه جدید، پیگیری چنین موازنهای از طریق اقدامات راهبردی و محسوس که درباره آنها عاقلانه تصمیمگیری شده باشد، نه تنها یکی از گزینههای مطرح بلکه یک الزام است.
انتهای پیام./پ
مجله آتلانتیک در مقالهای بهقلم تریتا پارسی مدیر شورای ملی آمریکا و ایران و همچنین استاد دانشگاه "جان هاپکینز " و رضا مرعشی معاون وی و عضو سابق وزارت خارجه آمریکا در مقالهای به بررسی فرصتهای بهوجود آمده برای پیشبرد ارزشها و منافع آمریکا در ایران پس از انتخابات و انقلابهای کشورهای عربی پرداخته است.
در این مقاله میخوانیم: بعد از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران در سال 2009، اوباما رئیس جمهور آمریکا از مخالفان در این کشور حمایت کرده و از دولت ایران به خاطر برخورد با این مسئله انتقاد کرده است. اما موضع وی درباره حقوق بشر در ایران کمتر منجر به اقدامی محسوس در این خصوص شده است. در حالی که تقریبا کل خاورمیانه در آتش اعتراضات علیه وضعیت موجود شعلهور است، اوباما ممکن است فرصتی استثنایی برای پیشبرد اهداف خود در ایران داشته باشد.
*سابقه ناموفق آمریکا در حمایت از جنبشهای مخالف در ایران
دو چالش اصلی پیشروی هرگونه راهبرد جامع و درازمدت آمریکا درباره ایران وجود دارد:
1- چون آمریکا سابقه ناموفقی در حمایت از جنبشهای مخالف در ایران دارد، هرگونه تغییر در سیاست فعلی نیاز به اقدام محتاطانه دارد تا این جنبشها بهعنوان سرسپردگان آمریکا شناخته نشوند.
2- آمریکا منافع امنیتی بیشماری دارد که معمولا تحت تاثیر روابط با ایران قرار میگیرند. هر دو کشور فاقد کانالهای دیپلماتیکی هستند که به دولتهایشان اجازه گفتوگوی مستقیم را بدهد. با توجه به این چالشها، سه گزینه پیش روی آمریکا در خصوص پیگیری مساله حقوق بشر قرار می گیرد:
*با طرح حقوق بشر باید بر حکومت ایران فشار وارد کرد
1- دولت آمریکا میتواند با استفاده از دیدهبان حقوق بشر مستقل تحت کنترل سازمان ملل با یادآوری مسائل مربوط به حقوق بشر، بر حکومت ایران فشار وارد کند. "سوزان نازل "، معاون دستیار وزیر خارجه آمریکا در کنفرانسی که از سوی شورای ملی آمریکایی- ایرانی ترتیب داده شده بود، به این نکته اشاره کرد که چنین دیدهبانهایی در بسیاری از کشورهای جهان که بدترین ناقضان حقوق بشر هستند، مانند برمه و کرهشمالی، وجود دارند اما در ایران حضور ندارند. تاسیس یک دیدهبان حقوق بشر و اطمینان از ارائه گزارش سالانه توسط آن تا زمانی که وضعیت حقوق بشر در ایران نیاز به دیدهبانی قوی نداشته باشد، منجر به بررسی دقیق، شفافیت و فشار افکار عمومی میشود
*تحریمها عزم حاکمان ایران را محکمتر کرده است
2- اعمال گستردهتر تحریمهای هدفدار. ایران مدتهاست که تحت تحریمهای فراگیر قرار گرفته است. چنین تحریمهایی نه تنها منجر به عقبنشینی ایران نشده بلکه به نظر میرسد که عزم تصمیم گیرندگان حکومت ایران که بسیاری از آنها از مبارزان انقلابی بودهاند را تقویت کرده است. اوباما برای اینکه بتواند در کنار مردم ایران برای ایفای حقوق جهانیشان بایستد، باید از آزردن افرادی که خواستار کمک به آنان است، پرهیز کند. انتخاب تحریمهای هدفدار از سوی اوباما نشان دهنده این مسئله است که وی به تاثیر آنها اطمینان دارد و تاکید بیشتر بر این تحریمها و نه تحریمهای فراگیر میتواند منجر به پیشرفت سیاست آمریکا شود. افزایش فهرست مقامهای ایرانی مورد تحریم، افزودن تحریمهای هدفدار و تقویت هماهنگی جهانی در این خصوص گزینهها درباره ایران را افزایش داده، طبقه متوسط مردم ایران را از تبعات "ناخواسته " تحریمهای فراگیر مصون نگه داشته و گزینههای بیشتری را برای پیشبرد دیپلماسی فراهم میکند.
*دیدهبان حقوق بشر میتواند به پیشبرد سیاست آمریکا کمک کند
3- تاسیس و تقویت یک دیدهبان منطقهای و مستحکم حقوق بشر میتواند به پیشبرد سیاست آمریکا در کشورهای خاص کمک کند. ناآرامیهای اخیر در خاورمیانه یک نکته اساسی را برای اوباما روشن کرد که هیچ راهحل درازمدت و قابل دوامی که حقوق بشر در آن یک اصل مرکزی نباشد برای بهبود روابط ناهمگون آمریکا با ایران یا کشورهای عربی وجود ندارد. روابطی که بر پایه امنیت به قیمت از دست رفتن آزادیهای اصولی بنا شده باشد برای بسیاری از افراد در خاورمیانه گناهی نابخشودنی محسوب میشود که موضع آمریکا در منطقه را تضعیف میکند. تلاش مداوم برای بهبود وضعیت حقوق بشر در منطقه کارایی بیشتری نسبت به تاکید صرف بر وضعیت حقوق بشر در ایران دارد و به آمریکا کمک میکند تا بر روابط پرهزینهاش با حاکمانی چون "حسنی مبارک " رئیس جمهور مخلوع مصر و "عبدالله " پادشاه عربستان که برای سرکوب اعتراضات در بحرین به این کشور حمله کرد، فائق آید. از نقطه نظر تاریخی، آمریکا در مصر و عربستان سعودی بیشتر به نگرانیهای امنیت ملی و نه حقوق بشر پرداخته است. اما اکنون اوباما ممکن است فرصتی برای تعدیل این اهداف راهبردی داشته باشد.
با توجه به خیزشهای در حال وقوع در خاورمیانه، اوباما ممکن است به این نکته پی ببرد که یک راهبرد منطقهای میتواند منافع امنیتی کوتاهمدت وی و همچنین نیاز درازمدت به حمایت از اصلاحات دموکراتیک و بومی را تامین کند. این راهبرد میتواند تلاشهای مداوم معرفی، محکوم کردن و مجازات ناقضان حقوق بشر را تجمیع کرده و همکاری با حکومتهای مستبد برای ترغیب آنها به تغییر در جوامعشان را افزایش دهد. شکست در ایجاد تعادل در این دو راهبرد برای دفاع از حقوق بشر میتواند آنرا تضعیف کند. تلاشهای منطقهای در این خصوص میتواند رهبری آمریکا را بر قدرتهای جهانی تضمین کند.
*ایجاد موازنه بین ارزشها و منافع امنیتی آمریکا
هر یک از این اقدامات نیازمند آن است که آمریکا از قدرت سیاسی خود استفاده کرده و رایزنیهای دیپلماتیک را با متحدانش انجام دهد با توجه به این نکته که برخی از آنها تمایلی به بدتر شدن فضای مسموم کنونی که میتواند منجر به درگیری نظامی شود، ندارند. معضل اوباما درباره ایران نیز چنین است و بنابراین باید میان ارزشها و منافع امنیتی آمریکا نوعی موازنه ایجاد شود. دستیابی به هر دو این اهداف نیازمند بهکارگیری سیاستهایی است که مانور تاکتیکی کوتاه مدت آمریکا را بهعنوان بخشی از چشمانداز راهبردی درازمدت در نظر بگیرد. دفاع از حقوق بشر در ایران دشوار است و دشوارتر هم خواهد شد. اما در خاورمیانه جدید، پیگیری چنین موازنهای از طریق اقدامات راهبردی و محسوس که درباره آنها عاقلانه تصمیمگیری شده باشد، نه تنها یکی از گزینههای مطرح بلکه یک الزام است.
انتهای پیام./پ
۹۰/۰۱/۲۰