یه میم 2 تا ح

1mim-2ta-h
یه میم 2 تا ح

سلام؛
من یه میم 2 تا ح هستم همون lpln_psdk70 قدیمی
اینجا چیزایی که قبلا بودم و نوشتم و چیزایی که بعدا خواهم نوشت و تولید کرد رو میذارم
موفق باشم :|

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
سایت تحت لوای اینجانب

کانال ویدیو های من در دیدستان

تاملی در ابعاد انقلاب اسلامی ایران

يكشنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۸۹، ۱۰:۱۵ ق.ظ

تاملی در ابعاد انقلاب اسلامی ایران

صالح زمانی

۱ـ بی شک وقوع انقلاب اسلامی ایران در زمره یکی ازحوادث منحصر به فرد تاریخ سیاسی جهانی آکنده از ایدئولوژی های مارکسیستی و کاپیتالیستی به شمار می آمد که ضمن در انداختن طرحی نو با محوریت شعار "نه شرقی،نه غربی" نگاه همگان را به خود خیره ساخت.اگرچه انقلاب اسلامی ایران در زمانی رخ داد که ما در گوشه ای دیگر از این جهان شاهد تحولات سیاسی دیگری هم بودیم اما تجربه تاریخی به خوبی نشان می دهد که مرکز ثقل تحلیل های سیاسی و استراتژیک دنیا همگی معطوف به تحولات سیاسی ایران بوده است.این خود مدعای کوچکی برای عظمت سیاسی انقلاب اسلامی می باشد.تلاش می کنیم تا در این یادداشت به به عمده آرمان های محقق شده انقلاب اسلامی که تولید و تقویت مفاهیمی همچون اصول گرایی،مردم سالاری دینی و نقش رهبری،صدور انقلاب،کارایی اندیشه سیاسی شیعه و استقلال طلبی ملت ایران می باشد،اشاره داشته باشیم و نقش کارساز ترین شخصیت سیاسی تاریخ معاصر ایران حضرت امام خمینی را بهتر بشناسیم.

۲ــ انقلاب اسلامی پیش از آن که یک تغییر سیاسی بنیادین محسوب شود،موجب تولید مفاهیم نوینی در عرصه سیاست و اجتماع در ایران شد که در سایر انقلاب های سیاسی نظیر انقلاب فرانسه و یا روسیه این گونه مفاهیم سیاسی به چشم نمی خورد.ریشه اجتماعی رویارویی کنشگران انقلاب در ایران و همینطور توده های مردم به تقابل با مفاهیم نظام های متجدد و مدرن قرن بیستم باز می گردد.مفهوم اصول گرایی و یا به تعبیری بنیادگرایی یکی از مفاهیمی است که دقیقا به همین جنبه از ریشه های انقلاب اسلامی اشاره دارد.اگر کمی به یک تحلیل جامعه شناختی پیرامون مسئله نفوذ مولفه های نظام های مدرن غربی به ایران توجه کنیم در می یابیم که هیچ راهی برای مردم ایران قابل تصور نبوده است جز تقویت یک رویکرد اصول گرای احیاطلبانه و ایده بازگشت به خویشتن در زمینه های اجتماعی،فرهنگی و سیاسی ملت ایران که این مسئله از جنبه های موثر در شکل گیری انقلاب اسلامی می باشد.حداقل در حوزه تجربیات داخلی می توان از انقلاب مشروطه و کودتای 28 مرداد به عنوان کنش های سیاسی ناموفق ایرانیان یاد کرد.بنابراین با قاطعیت می توان ابراز نمود که مفهوم بنیادگرایی در اواخر قرن بیست از دایره معنای مذهبی خود خارج شد و با وقوع انقلاب اسلامی جهش گفتمانی جدیدی به سمت حوزه سیاست پیدا کرد و امروزه این مفهوم بیشتر صورت سیاسی به خود گرفته است تا معنای افراطی گری در حوزه مذهب که بعضا به جنبش های مذهبی آیین مسیحیت و جنبش های اسلامی در جهان اسلام اطلاق می شود و بی گمان این چرخش مفهومی ناشی از تاثیر پذیری از انقلاب اسلامی ایران است.

۳ــ مولفه دیگر به نقش رهبری و مردم سالاری دینی باز می گردد.آنچه در مدیریت نظام های سیاسی تا پیش از وقوع انقلاب اسلامی ایران به شکل یک چارچوب غالب مطرح بوده است مبتنی بر یک مکانیسم ناقص و غیر دموکراتیک و بعضا حزب سازی های مقطعی و تاکتیکی برای انتخاب عناصر فعال در عرصه سیاست بود که این روش ها همچنان به صورت دموکراسی های لیبرال و یا سوسیالیستی در بسیاری از کشورها دنبال می شود اما وقوع انقلاب اسلامی ایران سبب شد تا شکل نوینی از یک ابزار سیاسی برای انتخاب نخبگان سیاسی ارائه شود که مردم سالاری دینی شاکله این ابتکار را تکمیل کرد.حتی کشورهای به اصطلاح سابقه دار در انقلاب هاب سیاسی با بسیاری از شعارهای خود پس از انقلاب نتوانستند انطباق منطقی پیدا کنند،چراکه انقلابیون به نادرست انقلاب را صرفا جنبشی تمام عیار در جهت زدودن مذهب از زندگی اجتماعی و سایر حوزه ها تلقی می کردند و رسیدن به برابری و آزادی را منوط به امحای مظاهر دینی می دانستند که سال ها پس از انقلاب دریافتند اتفاقا مذهب در بستر جامعه نه تنها موجب واماندگی نمی شود که البته موجبات بالندگی را فراهم آورده است و این نگاه افراطی انقلابیون آنها را از بخش عمده واقعیت های اجتماعی غافل ساخت.

در این زمینه می توانیم ادعا کنیم که انقلاب اسلامی به حق نمونه جامع تغییرات همه جانبه و منطقی در حوزه های مختلف زندگی انسانی محسوب می شود که بسیاری از نظریات مسلط در جامعه شناسی سیاسی نسبتی با آن ندارند و برای شناخت آن به ناگزیر باید ابزار تحلیل را تغییر دهیم.انقلاب اسلامی توانست با به کارگیری یک ایده تئوریک برای مدیریت نظام سیاسی در قالب نظریه ولایت فقیه و همینطور جمهوری اسلامی و یک پشتوانه مردمی و رهبری دینی نظریه ای بدیع را به جهانیان ارائه کند که مدل جمهوری اسلامی و مردم سالاری دینی جز در سایه وقوع یک انقلاب اسلامی مردمی تحقق نمی یافت.امام خمینی به عنوان پایه گذار این نظام سیاسی بارها تاکید بر جمهوریت و اسلامیت نظام را مد نظر داشتند و این دو عنصر را توامان به مدد گرفتند.برساختن این چارچوب سیاسی در جهان معاصری که برخی نخبگان هر گونه چالش سیاسی را یا ناشی از طغیان فاشیسم علیه مظاهر مدرنیته و یا ناشی از واکنش نیروهای کمونیستی نسبت به نهادهای سرمایه داری می دانستند،ایرانیان توانستندبا اتکا به قدرت خداوند و رهبری دینی و مردمی تجربه سیاسی نوین دیگری را برای جهانیان به نمایش بگذارند .

تلفیق مشروعیت مدنی و الهی در کاربست نظریه انقلاب اسلامی حتی در اوایل انقلاب و در داخل ایران هم برای بسیاری افراد مسئله ای عجیب و در برخی موارد غیر کاربردی تلقی می شد اما تیز بینی و روشن بینی نگاه سیاسی امام سبب شد تا اولا شالوده ای جاودان برای رشد و توسعه سیاسی ایران در سایه یک رهبری مذهبی ـ سیاسی و یک دولت مدرن مبتنی بر جمهور مردم را طراحی نماید و ثانیا تلاش نظری بسیاری از فقهای دینی برای تشکیل حکومت اسلامی به مرحله اجرایی برسد.در نهایت در این مورد می توانیم به یک ابتکار سیاسی در باب سازوکارهای مدیریت سیاسی و البته تجدید حیات دینی در عمل سیاسی اشاره داشته باشیم که در واقع حفظ و تداوم یک نظام سیاسی، وابسته به نهادهای دموکراتیکی است که پایه های مشروعیت خود را همزمان از منابع الهی و مدنی کسب می کند و این روش راهگشا پس از پیروزی انقلاب اسلامی توانست به رشد و گسترش دموکراسی در منطقه و برخی کشورهای مسلمان کمک کند.

۴ــ موضوع دیگر در حوزه مفاهیم انقلاب اسلامی معطوف به پروژه صدور انقلاب است.صدور انقلاب مفهومی است که فی نفسه از گستره وسیعی برخوردار است که شامل عناصر جزئی تر در پیشبرد جریان انقلاب اسلامی نظیر ایثار،فداکاری،ایمان به خدا،حمایت از رهبری،اخلاص،ساده زیستی و ... می باشد.اما آنچه در این مسئله بیش از بیش، از انقلاب اسلامی تاثیر پذیرفته است علاوه بر عناصر ذکر شده،متمرکز بر رشد جنبش های اسلامی و آزادی خواهانه در سراسر دنیا می باشد.انقلاب اسلامی نشان داد که می توان با تکیه بر نیروهای مردمی بنیان رژیم های اقتدارگرا و ضد مردمی را به لرزه در آورد و در هم فرو ریخت و در این مسیر باید در دستیابی به عزت و سربلندی تلاش های خستگی ناپذیر را به جان بخریم.مرحوم مطهری در نهضت های اسلامی در صد سال اخیر تصریح می کنند که انقلاب و نهضت اسلامی ناشی از یک خودآگاهی است که ریشه اش در اعماق فطرت بشر است.

با این منطق به نتیجه می رسیم که حرکت مردم ایران دارای یک مفهوم فرا ایرانی و اسلامی است و کوشش جمعی در جهت رشد کرامت انسانی و اخلاقی بشراست که گمشده ای تاریخی برای نوع بشر است چرا که ضمیر پاک و فطرت حقیقت جوی انسان همواره آزادی خواه و عدالت طلب است.اساسا با این نظریه بحث صدور انقلاب جنبه ای جهانی به خود می گیرد که ملت های آزاده جهان می توانند از آن الگو برداری نمایند.همانطور که امام فرمودند:ما امروز دورنمای صدور انقلاب را در جهان مستضعفان و مظلومان می بینیم و جنبشی که از طرف مستضعفان و مظلومان علیه مستکبران شروع شده در حال گسترش است.(صحیفه نور ج۱۸) تعبیر مقام معظم رهبری مبنی بر مفهوم "بیداری اسلامی"ثمره ای دیگر از مفهوم صدور انقلاب است که در همین راستا می توان به تحلیل آن پرداخت.جریان بیداری اسلامی حرکتی نوین و الهام گرفته از آرمان های ضد استکباری انقلاب اسلامی است که امروزه در بسیاری از کشورهای جهان اعم از مسلمان و غیر مسلمان در حال شکل گیری است و این حرکت خودجوش خود را به شکل یک مسئله سیاسی و اجتماعی برای دولت ها نمایان ساخته است. این همان جنبشی است که در قالب سازمان انقلاب اسلامی عربستان،جبهه نجات اسلامی الجزایر، مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق،جنبش شیعیان یمن،جبهه اسلامی برای آزادی بحرین، حزب الله لبنان،حماس و جهاد اسلامی فلسطین در طول این سه دهه متبلور شده است.آنچه ما امروز در جریان مقاومت گروههای اسلامی می بینیم بخشی از تقویت خودآگاهی و بیداری در ملت های مسلمان است که جز به برکت انقلاب اسلامی حاصل نمی شده است.

۵ ــ یکی دیگر از ابعاد زیر بنایی پروژه انقلاب اسلامی که در واقع دورنما و بازتاب آرمان های انقلاب در خارج از ایران و خصوصا کشورهای اسلامی مطرح است،بحث فلسفه سیاسی تشیع و کارایی این مفهوم در جامعه سیاسی می باشد.عملا تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نمونه موفقی از احیای مفاهیم تعالی بخش شیعه نظیر جهاد،اطاعت،ولایت،رهبری،شهادت و ... سراغ نداریم و انقلاب اسلامی به راستی بستر مناسبی را برای رشد و بازآفرینی این مفاهیم فراهم ساخت.الهام گیری انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی از آغاز نهضت تا پیروزی انقلاب از اسطوره های مقاومت شیعه و ارزش های عزت آفرین قیام عاشورا و مظاهر آن و شناختن امام زمان و همینطور یزید دوران، راه را برای گسترش و اشاعه آرمان های نهضت هموار ساخت.تجربه کسب کنش سیاسی از اندیشه پویای تشیع در انقلاب اسلامی نشان داد که هنوز هم می توان راه راستین ائمه معصومین و پیامبر مکرم اسلام را پیش گرفت و در جهان سیاست های غیر اخلاقی،منادی استقلال،آزادی و عدالت طلبی بود و این بار فرزندی از سلاله این خاندان که پرچمدار حقانیت شیعه بود،به عمق این نظر معنای واقعی بخشید.

۶ ــ جنبه تکمیلی آرمان های انقلاب اشاره با استقلال طلبی ملت ایران دارد.پیش از توجه به ابعاد متعدد این مفهوم و همینطور روحیه ضد استعماری مردم ایران باید کمی به شخصیت امام در تزریق این روحیه به ملت توجه کنیم.شجاعت و جسارت ایشان در بیان حقایق و افشا گری نقشه های استعمار برای تسخیر موجودیت سیاسی،اقتصادی و فرهنگی ایران نقش مهمی درپختگی و بلوغ ملت ایران داشت.سخنرانی تاریخی حضرت امام در پانزدهم خرداد و حساسیت ایشان در مورد مسئله کاپیتولاسیون تنها نمونه های کوچکی از بیان بی پرده و بی پروای امام بزرگوار است.همین منش قاطعانه ایشان در طول نهضت پیامی جز حس استقلال طلبی برای مردم نداشت.نکته ای که در این مورد می توان به آن توجه نمود،مسئله تاریخی دستیابی ایرانیان به استقلال سیاسی،اقتصادی و فرهنگی بوده است.حتی جنبش های صد ساله اخیر ایرانیان نتوانست روزنه امیدی برای استقلال مردم ایران ایجاد نماید.

اگرچه خاک ایران هیچ گاه مستعمره قدرت های سیاسی نشد اما کیان مدیریتی و سیاسی کشور از دخالت استعمار و خصوصا نیروهای انگلیس و ایالات متحده(پس از کودتای ۲۸مرداد) در امان نماند و عملا استقلال ملت ایران به رویای تاریخی این کشور مبدل گشت.در میان این ناکامی تاریخی، انقلاب اسلامی مسیر قاطعانه خود را به رهبری امام خمینی در معارضه و تقابل جدی با حاکمیت سیاسی وقت در پیش گرفت و حتی برای لحظه ای هم حاضر به گفتگو و مصالحه نشد و سرانجام پس از طی این دوران،ارمغان تاریخی استقلال طلبی را به مردم ایران ارزانی داشت.انقلاب اسلامی هم راه های استعمار اقتصادی و سیاسی را به روی قدرت طلبان عالم مسدود ساخت و هم با به خدمت گرفتن یک ایدئولوژی دینی ـ سیاسی نقشه دشمنان ملت را در قالب استعمار فرهنگی در همان سال های اولیه انقلاب در نطفه خاموش کرد و امروز پس از گذشت سه دهه از حیات با عزت و پر صلابت خود همچنان پیگیر آرمان ها و ارزش های انقلابی امام راحل عظیم الشان است و تا ظهور مهدی آل محمد در این مسیر طی طریق می نماید.

 

*منبع : www.ayandenews.com ، یکشنبه ٢٩ دی ١٣٨٧

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۱۱/۱۷
mohammad hossein

نظرات  (۱)

سلام، اقتصاد ما که کارش تمام شده. دلار ۲۵۰۰ تومن باعث شده همه چیز سرسام آور بالا برود. یکی‌ نیست بگه‌ای بی‌ انصافها خودتان و خانواده‌تان همه چیز دارید ما معلمین غذای درست نداریم سر سفرهمون بگذریم. برداره کارگرم دیشب آمد پیش من گریه میکرد. مرگ بر انقلاب ضدّ معلم . مرگ بر انقلاب ضدّ کارگر.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی