جنگی که کردیم ، جنگی که داریم
جنگی که اکنون درگیر آن هستیم بسیار سخت تر و مهم تر از جنگ سخت است زیرا:
1- کشته ی جنگ نرم نمی میرد بلکه به سلاح تازه ای تبدیل می شود.
2- دشمن در این نوع از جنگ رو به روی شما نیست و حتی ممکن است آن قدر در نظر شما خود را زیبا جلوه دهد که او را دوست بپندارید.
3- هنگامی که شما با یکی از تاکتیک های جنگی دشمن (به عنوان مثال تصدیق) رو به رو می شوید ممکن است نه تنها با آن مبارزه نکنید بلکه تحت تاثیر ان نیز قرار گیرید که این خود کار را دو برابر سخت تر می کند زیرا شما این را اصلا به عنوان ترفند جنگی نمی شناسید.
4- کشته ی جنگ نرم سعی دارد تا بقیه را نیز آن طور که خودش فکر می کند آگاه کند!!!! که این سبب می شود که برگرداندن او بسیار مشکل تر شود
5- در درجه بدتر کشته ی جنگ نرم می تواند یک عامل خیانت کار باشد!(مانند کسانی که با رژیم صهیونیست همکاری کرده و در کشور ما ترور انجام می دادند)
6- مهم ترین ابزار جنگ نرم رسانه ها و تلویزیون است که در همه ی منازل وجود دارد.این مانند این است که در همه ی منازل مین کاشته باشند!!! و این بدین معناست که اگر خانواده های ما دارای فرهنگ و ایمانی قوی نباشند به راحتی می توانند پایشان راروی مین گذاشته و به کشته ی بی درنگ جنگ نرم تبدیل شوند.و این در حالی است که افراد خانواده نمی دانند که چنین خطری در کمین آن هاست!!!