سقوط دیکتاتورها به ایستگاه طرابلس رسید
گروه بینالملل- پنج ماه پس از آنکه شورای امنیت سازمان ملل در لیبی منطقه پرواز ممنوع اعلام کرد تا جنگندههای رژی قذافی در بمباران مواضع مخالفانشان با دشواری مواجه شوند و بهدنبال آن جنگندههای ناتو نیز عمدتاً از امریکا و فرانسه مناطق مختلفی را که در میان آنها غیرنظامیان نیز حضور داشتند، بمباران کردند، سرانجام، این خود انقلابیون لیبی بودند که پس از توقف این حملات هواپیمایی توانستند با پیشرویهای تدریجی خود به سمت طرابلس و محاصره پایتخت لیبی، دیکتاتور را سرنگون و آواره و پسرانش را اسیر کنند.
به گزارش رجانیوز، اعتراضها در لیبی پس از قیام مردم مصر علیه مبارک آغاز شد اما سرهنگ معمر قذافی این اعتراضها را در ابتدای کار چندان جدی نگرفت، بهطوری که وقتی مخالفانش اولین روز خشم را در روز 17 فوریه اعلام کردند وی که تا آخرین لحظه از مبارک و بنعلی (دیکتاتور مخلوع تونس) حمایت کرده بود، گفت که خود نیز در این تظاهرات شرکت خواهد کرد تا در واقع مخالفانش را مسخره و تحقیر کرده باشد.
اما تنها یک روز پس از اولین روز خشم یعنی 30 بهمن 89، اخباری از خارج شدن خانواده قذافی از لیبی منتشر شد و تعدادی از اعضای شورای رهبری انقلاب لیبی نیز بهطور دسته جمعی استعفا کردند. این افراد علت استعفای خود را رفتار وحشیانه با تظاهرکنندگان و آمار بسیار کشته شدگان و زخمی های اعتراضات چند روز اخیر در این کشور اعلام کردند، چرا که بر خلاف لحن تمسخرآمیز قذافی مبنی بر همراهی با مخالفانش در تظاهرات 17 فوریه، نیروهای امنیتی او تعداد زیادی را در این تظاهرات به قتل رسانده مجروح کردهاند.
دو روز بعد از این استعفای دستهجمعی نیز سیفالاسلام پسر قذافی و دست راست او تأیید کرد که معترضان در این کشور کنترل برخی از پادگانهای نظامی و همچنین تانکهای ارتش را در اختیار گرفته اند و نسبت به خطر جنگ داخلی هشدار داد. در عین حال، او با اذعان به اینکه ارتش لیبی در برخورد با معترضان مرتکب اشتباههایی شده است، برای توجیه کشتار مخالفان پدرش گفت که ارتش از آمادگی لازم برای مقابله با تظاهرات برخوردار نبود.
-small;">تصاویری بسیار دلخراش از جنایت های قذافی
اما اظهارات سیفالاسلام نیز موجب نشد که روند پیوستن نظامیان قذافی به مخالفان متوقف شود و تنها یک روز بعد، شمار زیادی از گردان امنیتی "محمد المقذیرف " که مسئول تامین امنیت معمر قذافی است به صف معترضان در طرابلس پیوستند.
در این شرایط، رجب طیب اردوغان نخستوزیر ترکیه نیز اولین موضعگیری خود را با لحن ملایمی در مورد لیبی بیان کرد و با یاد کردن از لیبی بهعنوان کشور برادر ترکیه، خبر داد که از زمان آغاز ناآرامیها دو بار با قذافی مکالمه تلفنی کرده است و از دولت لیبی خواست که به خواستههای مردم گوش دهد. وی افزود: هر خونی که در لیبی ریخته می شود همانند خونی است که از یک شهروند ترکیه ریخته می شود.
اما احمدینژاد رئیسجمهور ایران واکنش تندتری به جنایتهای قذافی نشان داد و یک روز پس از اردوغان (4 اسفند 89) گفت: چگونه ممکن است حاکم یک کشور، مردم خود را به رگبار مسلسل، توپ و تانک ببندد و آنها را بکشد و بعد اعلام کند که هرکس حرفی بزند، او را خواهد کشت؟
رییس شورای عالی امنیت ملی ایران با بیان اینکه جهان از رفتار بد حکومت لیبی در قبال مردم این کشور تعجب کرد، اظهار داشت: همه باید به خواست مردم خود تن دهند و در غیر این صورت نتیجهشان از قبل مشخص است.
در عین حال، با پیوستن شمار دیگری از مقامهای رژیم قذافی به صف مخالفان، مصطفی عبدالجلیل وزیر دادگستری او که بعداً رئیس شورای انقلابیون لیبی نیز شد، پیشبینی کرد که دیکتاتور لیبی مانند هیتلر خودکشی خواهد کرد.
اما قذافی یک هفته بعد از روز خشم خونین در طرابلس، طرفدارانش را پرچمهای سبز به میدان خضراء پایتخت فراخواند و گفت که "هرکس من را دوست ندارد، حق زندگی ندارد، پس برقصید و بخندید چون قذافی میان شما است." او یک روز بعد نیز مخالفانش را تهدید کرد که قبایل لیبی را برای مقابله با آنها مسلح میکند و در صورت لزوم انبارها را برای تسلیح همه قبایل می گشاید و در آن هنگام لیبی به آتش کشیده می شود.
عکس: علاقه ویژه قذافی به رنگ سبز!
سیفالاسلام نیز در همین روز و در حالی که 10 روز از کشتار مخالفان میگذشت، خبرنگاران رسانههای خارجی را به کاخ خود دعوت کرد و با تأکید بر اینکه همه چیز آرام است، گفت اگر صدایی شنیدید، بدانید صدای آتشبازی است نه گلوله!
اما در شرایطی که همزمان با این ناآرامیها زمزمه تکاپوی غربیها برای تسلط بر منابع نفتی لیبی آغاز شده بود، روزنامه انگلیسی ایندیپندنت خبری منتشر کرد که بر اساس آن، تونی بلر نخستوزیر اسبق انگلیس که سابقه دوستی با قذافی را نیز دارد، بارها با وی تماس تلفنی برقرار کرده و در این گفتوگوها در مورد مسائل نفتی نیز سخن گفته است.
به موازات اوج گرفتن بحثها در مورد سرنگونی قذافی، بحثهای موازی دیگری غیر از نفت این کشور مانند معمای ناگشوده ربوده شدن امام موسی صدر نیز مطرح شد و شبکه تلویزیونی المنار لبنان خبر داد که فیلمی متعلق به 25 سال پیش موجود است که قذافی در آن اذعان میکند امام صدر از لیبی خارج نشده است.
همچنین، صهیونیستها که مصر بعد از مبارک را از دست رفته میدیدند، برای ماندن قذافی از همکاری با وی دریغ نکردند، بهطوری که در همین راستا نتانیاهو و "ایهود باراک " وزیر جنگ و "آویگدور لیبرمن " وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی نشستی را در روز 18 فوریه داشته و در آن تصمیم به اعزام مزدوران آفریقایی به لیبی گرفتهاند تا انقلاب مردمی در این کشور را از بین ببرند. ژنرال "عفیف کوخفی " رئیس بخش اطلاعات ارتش در این نشست گفته است که پیگیریهای دقیق و تیزبینانه در زمینه انقلاب لیبی نشان داده است که بعد اسلامی و اصولگرایی آن بر ابعاد دیگر برتری دارد و جماعت اخوانالمسلمین نیز در این زمینه بهویژه در شرق لیبی و بالاخص در شهر بنغازی ید طولایی دارند.
اما در روز 11 اسفند، یو اسای تودی از تکرار سناریوی صدام برای قذافی خبر داد که حدود سه هفته بعد از آن این سناریو دقیقاً اجرا شد. این رسانه امریکایی نوشت: سناریوی مورد نظر برای لیبی، تکرار همان سناریوی تدوین شده برای صدام جهت اشغال نظامی عراق بوده و هست. از یک سو امریکا متفاوت با موضعگیری سریع در مقابل مصر و تونس، یک هفته در مقابل کشتار و وحشیگریهای قذافی سکوت میکند، از سوی دیگر قذافی از پشت پرده به استقامت و دفاع تحریک میگردد و در نهایت اذهان عمومی (مثلاً) از آمریکا تقاضای دخالت و پایان دادن به خشونت میکنند و آمریکا به همین بهانه وارد میشود و برای تقسیم هزینه و توجیه افکار عمومی، ناتوی اروپا را همراه میسازد.
روز 12 اسفند قذافی برای اولین بار ادعای دخالت القاعده در تحریک مخالفانش را مطرح کرد و با بیان اینکه اگر او برود، بنلادن میآید، در توجیه استعفاهای رو به افزایش مسئولان، نظامیان و دیپلمات های لیبیایی مدعی شد: تروریست ها آنها را تهدید کرده اند درصورت استعفا ندادن به زنان و دخترانشان درمقابل چشمانشان تجاوز کنند.
تمسخر قذافی توسط یک جوان لیبیایی
در حالی که درگیریها در بنغازی، الزاویه، البریقه، مصراته، اجدابیا، بندر نفتی سدره، زواره منطقه بنجواد و سرت زادگاه قذافی میان مخالفان و موافقان او بالا گرفت، 20 اسفند، منابع دیپلماتیک نزدیک به کاخ سارکوزی رئیسجمهور اولین پیامهای غیررسمی برای دخالت نظامی در لیبی را برای رسانهها فرستادند و در همین روز نیز تلویزیون لیبی یک نوار صوتی از مکالمه سفیر امریکا در این کشور با یکی از رهبران مخالفان قذافی را پخش کرد.
اما پس از پیغام غیررسمی کاخ سارکوزی، سرانجام بهدنبال بمبارانهای شدید مناطق مختلف لیبی از سوی ارتش قذافی، شورای امنیت سازمان ملل روز 27 اسفند قطعنامه منطقه پرواز ممنوع را با 10 رأی موافق و پنج رأی ممتنع تصویب و اوباما نیز یک روز بعد بهطور رسمی تهدید کرد که اگر قذافی کوچکترین تخطی از مفاد قطعنامه روز گذشته شورای امنیت داشته باشد، سازمان ملل مجبور به مداخله نظامی در این کشور خواهد شد. وی از تمایل برای اعزام نیرو برای حمایت از حریم ممنوعه هوایی نیز خبر داد.
این تمرکز ویژه بر لیبی در حالی بود که همزمان قیام مردم بحرین علیه دیکتاتور این کشور نیز اوج گرفته بود اما نه تنها سازمان ملل، امریکا و فرانسویها که در دامن زدن به آتش لیبی پیشقدم بودند، در این زمینه به نفع انقلابیون کاری نکردند، بلکه با چراغ سبز آنها ستون نظامی عربستان سعودی و امارات برای سرکوب مردم عازم منامه شد.
در این زمینه بخوانید: -small;">پشت پرده حمله به مواضع نیروهایقذافی از زمین، هوا و دریا
اگرچه با ادامه یافتن بمبارانهای ناتو، سیفالاسلام قذافی مشاور و دست راستش محمد اسماعیل را به لندن فرستاد تا راه چارهای پیدا کند اما این تلاش نیز نتیجهای در برنداشت. همچنین گریگوریس دلاوکوراس وزیر امور خارجه یونان نیز خبر داد که عبدالعاطی العبیدی یکی از نخست وزیران سابق لیبی که در جریان بحران اخیر به عنوان فرستاده قذافی خدمت کرده و هم اکنون وزیر خارجه موقت لیبی است، به زودی وارد آتن خواهد شد. وی در مورد علت سفر وی چیزی نگفت اما رسانهها از احتمال تلاش او برای گرفتن پناهندگی قذافی خبر دادند.
با این حال، نیویورک تایمز نیمه فروردین ماه، گزارشی از جلسه اوباما با مشاوران امنیتیاش منتشر کرد که نشان میداد امریکا هر تصمیمی در مورد بحرین، لیبی، مصر و سوریه را در پیوند با ایران میداند و کابوس ایران سیاستگذاران کاخ سفید را رها نمیکند.
-small;">متن کامل این گزارش مهم و راهبردی را اینجا بخوانید.
با ادامه بمبارانهای ناتو و در حالی که برخی از مخالفان قذافی معتقد بودند که وی تا آن زمان حداقل 10 هزار نفر از مردم را کشته است، او 20 فروردین 90 به اوباما رئیسجمهور امریکا نامه نوشت و در حالی که وی را با عنوان فرزندم و نام ""برکه حسین ابوعمامه" خطاب میکرد، از او خواست که به القاعده در بنغازی کمک نکند و بمباران ناتو متوقف شود تا بتواند همچنان رئیسجمهور امریکا بماند!
دو روز بعد رئیسجمهور افریقای جنوبی که تمایل داشت نقش میانجی را بازی کند از نقشه راه اتحادیه افریقا برای آتشبس خبر داد که در دیدارش با قذافی او را نیز متقاعد به پذیرفتن کرده و اکنون برای گفتوگو با مخالفان عازم بنغازی است. این نقشه راه البته بهدلیل اصرار مخالفان بر کنارهگیری فوری قذافی بینتیجه ماند، درخواستی که اشتون رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز آن را به صراحت اعلام کرد.
اما پس از یک دوره دو ماهه اوج درگیریها و مداخله نظامی ناتو، به تدریج از شدت این درگیریها کاسته شد و به بمبارانها و مقابلههای زمینی پراکنده تقلیل یافت، بهطوری که برخی از تحلیلگران این احتمال را مطرح کردند که غرب با فرسایشی کردن جنگ لیبی در صدد است تا انقلابیون را که عمدتاً اسلامگرا و دارای گرایشهای اخوانی هستند، خسته کند و گزینه مورد نظر خود را از میان بقایای رژیم قذافی یا یک مدل شبیه عراق 2003 و روی کار آوردن حاکم نظامی مانند گرنر بر کشور دارای منابع عظیم نفتی حاکم کند.
-small;">گفتوگوی رجانیوز با سعدالله زارعی در مورد سناریوهای غرب را اینجا بخوانید.
در این میان، روز 6 تیر، دادگاه جنایی بینالملل در لاهه، حکم بازداشت "معمر قذافی " دیکتاتور لیبی را صادر کرد.
یک روز پس از حکم لاهه، "عبدالفتاح یونس"، رئیس ستاد کل ارتش ملی وابسته به انقلابیون لیبی در خط مقدم جبهه در منطقه البریقه به قتل رسید. ظاهراً برخی از انقلابیون معتقد بودند که وی نفوذی قذافی است. این ادعا اگرچه ثابت نشد اما بهدنبال قتل یونس، پیشرویهای مخالفان رژیم طرابلس که تقریباً متوقف شده بود، دوباره آغاز شد و از حدود دو هفته قبل، انقلابیون طرح محاصره پایتخت را آغاز کردند.
در حالی که "عبدالسلام الجلود" مرد شماره 2 سابق رژیم قذافی نیز به صف مخالفان پیوست و درگیریها به 40 کیلومتری و سپس 24 کیلومتری پایتخت از سمت شهر الزاویه رسیده بود، سرانجام شب گذشته مخالفان بدون اینکه با مقاومت خاصی روبرو شوند، وارد طرابلس شدند.
طرابلس سقوط کرد، سرنوشت قذافی نامشخص است و پسرانش دستگیر شدهاند. انقلابیون لیبی نیز اعلام کردهاند که کنترل تمام پایتخت را در دست گرفته و از مخفیگاه قذافی اطلاع دارند.
انقلابیون لیبی همچنین با تاکید بر اینکه از محل اختفای قذافی اطلاع دارند، اعلام کردند که البغدادی المحمودی، نخستوزیر این کشور به تونس گریخته است.
گزارشگر الجزیره نیز از درگیریهای شدید در داخل منطقه باب العزیزیه، مقر اقامت قذافی در طرابلس خبر داده و اعلام کرد که چند تانک از این منطقه خارج شده و اقدام به گلولهباران مردم کردهاند.
از سوی دیگر "میدان سبز" اصلیترین میدان طرابلس شاهد جشن هزاران تن از ساکنان این شهر است که به مناسبت آزادی پایتخت از زیر سلطه گردانهای قذافی در حال شادی و پایکوبی هستند.
این در حالی است که قذافی در آخرین پیام صوتی خود که از تلویزیون این کشور پخش میشد از طرفداران خود خواسته بود تا طرابلس را از حمله انقلابیون نجات دهند.
در همین حال گزارشها از فرار رهبر لیبی به منطقهای در مرز تونس با این کشور خبر میدهند، اما یک منبع دیپلماتیک اعلام کرد که وی همچنان در باب العزیزیه به سر میبرد.
برخی مسئولان انقلابیون نیز اعلام کردند که قذافی از طرابلس خارج شده و در یک بیمارستان قلب در شهر تاجوراء به سر میبرد. این بیمارستان هماکنون به شدت از جانب نظامیان وابسته به قذافی محافظت میشود. با وجود اینکه شهر طرابلس سقوط کرده است اما هنوز درگیریهایی در برخی مناطق لیبی در جریان است.
پیشتر موسی ابراهیم، سخنگوی دولت قذافی اعلام کرده بود که در درگیریهای روز یکشنبه شهر طرابلس 1300 تن کشته شدند. وی هشدار داده بود که در صورت پیروزی هر کدام از طرفین، در طرابلس حمام خون به راه خواهد افتاد.
از سوی دیگر سران برخی کشورهای اروپایی و آمریکا از قذافی خواستند برای جلوگیری از خونریزی بیشتر از قدرت کنارهگیری کند و به نیروهای خود فرمان دهد تا سلاحهای خود را زمین بگذارند.
پیشتر گارد ریاستجمهوری و گردانهای تحت فرماندهی قذافی که مسئولیت حمایت از وی را نیز به عهده دارند اسلحههای خود را زمین گذاشته بودند و فرمانده آنها اعلام کرد که به زودی خود را تسلیم انقلابیون میکند.
از سوی دیگر "لوئیس مورنو اوکامپو"، دادستان کل دیوان بینالمللی کیفری در لاهه، با تائید دستگیری سیفالاسلام قذافی اعلام کرد که با مقامات دولت آینده لیبی درباره مکان و شیوه محاکمه سران دستگیر شده نظام قذافی به بحث و گفتوگو مینشیند.
همچنین گزارشها از سقوط شهرهای زواره و الجمل به دست انقلابیون حکایت دارند و هماکنون انقلابیون در حال پیشروی به سوی "راس الجدیر" در غرب این کشور هستند.
انقلابیون لیبی همچنین بیش از 900 زندانی از زندان "عین زاره" در شهر طرابلس آزاد کردند، زندانی که محل نگهداری زندانیان سیاسی کشور لیبی به شمار میرود.
انقلابیون لیبی نام میدان سبز طرابلس را به احترام خون کشتهشدگان درگیریهای اخیر این کشور به "میدان شهدا" تغییر داده، پرچمهای سبز رنگ نظام سرهنگ قذافی را پایین آورده و به جای آن پرچمهای خود را که همان پرچم دوره نظام پادشاهی این کشور است، در این میدان و ساختمانهای دولتی شهر به اهتزاز درآوردند.